در معرض موسیقی قرار گرفتن و شركت فعال در خلق آن میتواند زندگی یك كودك را هم آنی، هم در بلندمدت غنا بخشد و در او خلاقیت و شكوفایی برانگیزد. ارزشهای فرهنگی را به وی منتقل كند و به رشد جسمانی، فكری و اجتماعی او كمك كند.
تحقیقات نشان داده است كه گوش دادن به موسیقی، اثرات مثبت كوتاهمدت و بلندمدت بر قدرت استدلال انتزاعی دارد. معروفترین این مطالعات به نام «اثر موتزارت» است.
در این بررسی دانشجویانی كه به یك سونات پیانوی موتزارت گوش داده بودند، هشت نمره بالاتر از گروه كنترل در تست هوش كسب كردند. در مطالعات دیگر، مهارتهای ذهنی كودكان پیش دبستانی و دبستانی، پس از آموختن موسیقی، پیشرفتهای محسوسی نشان داده است.
توجه دوباره به افزودن موسیقی به برنامه درسی مدارس همچنین متأثر از كار روانشناس معروف «هاوارد گاردنر» است. این روانشناس در مطالعه مهم خود به نام «چارچوبهای ذهنی» محدودیتهای مفاهیم سنتی هوش را به چالش كشیده است و تواناییهای موسیقی را یكی از هفت مبانی هوش شناخته كه باید پرورانده و تقویت شود.