آموزش موسیقی در سنین رشد و یادگیری
انسان از لحظه ی ورود به دنیا با پدیده ها و تجربه های گوناگونی روبرو می شود که نیازمند آموزش در جهت برخورداری از زندگی بهتر است. برخی از این تجربه ها مربوط به ادراکات شنییداری هستند. بشر با توجه به اجتماعی بودنش، میلش به خلق اثر و همچنین ذوق زیبایی شناسانه اش، گاه از پدیده های شنیداری استفاده کرده و آن را به مرحله ای بالاتر یعنی ابزار بیان و انتقال احساس وگاه ایده رسانده است: موسیقی، هنری انتزاعی و بدون واسطه در تاثیرگذاری. بنابراین هر فرد چنانچه حتی خالق اثر نیز نباشد به عنوان مخاطب اثر و مخاطب پدیدآورنده با موسیقی ارتباط خواهد داشت. در این میان بحث آموزش در سنین یادگیری و رشد مطرح می گردد. فرد حتی اگر قصد تولید اثر موسیقایی نیز نداشته باشد به جهت مخاطب بودن با آن سرو کار داشته و نیازمند آموزش است. آموزش موسیقی را شاید بتوان در سه لایه تقسیم بندی کرده و مورد بررسی قرار داد:
لایه ی نخست: لایه ی پرورش و آموزش غیرمستقیم
انسان از لحظه ی تولّد با مسائل مختلف از جمله موارد دیداری و شنیداری مواجه می شود، که این تجربیات در شکل گیری ذائقه و سلایق او تاثیرگذار است. گستردگی دامنه ی تجربه ها و گزینش آن ها در شکل گیری شناخت و پس از آن شکل گیری سلیقه نقش دارد. بخشی از این ها تجربیات شنیداری و زیرمجموعه ی آن تجربیات موسیقایی هستند. اینکه فرد در دوره های مختلف خردسالی، کودکی و نوجوانی در معرض کسب چه تجربیات موسیقایی قرار بگیرد به عواملی همچون جهت دهی آگاهانه یا ناآگاهانه ی والدین و همچنین رسانه های جمعی شامل تولیدکنندگان برنامه های تلویزیونی، کارگردانان هنری و آهنگسازان بازی های ویدئوییو فیلمسازان گروه های سنی خردسالان، کودکان و نوجوانان وابسته است.
اگر ارتباط موسیقی و روح را چون ارتباط غذا و جسم در نظر بگیریم، همان طور که بی توجّهی به تعادل در کسب غذای مناسب کودک و همچنین عدم دقّت در گزینش غذای مناسب می تواند موجب تغییر ذائقه ی کودک و در شرایط حاد موجب به هم ریخته شدن تعادل جسمانی کودک شود، در مورد موسیقی و تجربه های شنیداری نیز لزوم انتخاب متعادل و گسترده و همچنین گزینش نمونه های مناسب می تواند اهمیت زیادی داشته باشد
لایه ی دوم : آموزش موسیقی در پسِ آموزش های دیگر
در این لایه لازم است آموزش هایی ارائه شود که فرد توانایی حرکت از مرحله ی شنیدن به گوش دادن را پیدا کند و بتواند آرام آرام قدرت تحلیل وسبک شناسی و زیباشناسی پیدا کند تا هم بتواند در آینده در انتخاب نمونه موسیقی ای که در آن لحظه با توجّه به حال روحی و جسمی خود و یا شرایط مخلتف فصلی بر می گزیند آگاهانه عمل کند و هم پس از ورود به دوران بزرگسالی در جمع آوری و انتخاب نمونه های متفاوت برای کودکان اطرافش درست عمل کند.
لایه ی سوم : آموزش موسیقی با هدف خودآگاهانه ی یادگیری موسیقی
در این لایه، هدف اصلی و متمرکز یادگیری خودآگاهانه ی موسیقی است. که بیشتر و نه همیشه، فرد در آن با سعی در آموزش چگونگی تولید اثر موسیقایی چه با حنجره و یا ساز شروع می کند.به جهت این که یادگیری موسیقی در این لایه نیازمند گذراندن زمان زیاد و تمرین بسیار است، لازم است با علاقه ی فرد شروع و انتخاب شود و همچنین نوع ارائه ی آن نیز با توجه به سن فرد و سلایق هنرآموز جذاب باشد.