🛎🎙انتقاد نادر مشایخی، آهنگساز و رهبر ارکستر درباره وضعیت آموزش در موسیقی ایران:
✅آموزش موسیقی چهار مرحله دارد و بزرگترین آن که هفتاد درصد آموزش در آن نهفته است مسئله دیدگاه هنری است، یعنی آدم را آموزش بدهند که با متریال چه کارهایی میتوان انجام داد. تمام دیدگاه هنری از فرم تا ساز شناسی در این هفتاد درصد است. بیست درصد دیگر یاد گرفتن کار و پنج درصد دیگر آرتیستیک است. یعنی شما به عنوان یک موزیسین باید به روی سن بروید و بدانید چگونه آهنگ را اجرا کنید، که گاهی در ایران این جنبه عوض میشود و 95 درصد آموزش موسیقی را شامل میشود. همچنین پنج درصد باقی مانده که باید آن را یاد گرفت این است که بعد از پایان درس باید کجا کار پیدا کرد.
✅نیازی نیست بایدها را به جوانان تحمیل کنیم، باید امکانات را در اختیار آنها گذاشت و کارهای آنان را تماشا کرد. من در اروپا هم تدریس کردهام، آنجا بچهها طبق آن تعلیم و تربیتی که در خانههایشان کسب میکنند، یک خیابان یک طرفه را تا دوران جوانی طی میکنند. در ایران کودکان با یک اتفاق بزرگ میشوند و این باعث میشود هر تصمیمی که بخواهند بگیرند و به آن عمل کنند، مگر اینکه اصلا تصمیم گیری را یاد نگرفته باشند، به اعتقاد من این به خاطر طرز تفکر ایرانیان است زیرا آنها علت خاصی برای بعضی از تصمیماتشان ندارند.
✅تمام تئوریهایی که در ایران آموزش داده میشوند تئوریهای از سال 50 میلادی به بعد است، علت آن هم افرادی هستند که تئوری یاد گرفتهاند، کتاب ترجمه کردهاند، کتابهای مربوط به یک دوره را ترجمه کردهاند، زیرا مردم اروپا نمی خواهند گذشته شان که به جنگ باز می گردد را به یاد بیاورند برای همین از صفر شروع کرده اند.
✅این که یک نفر بتواند 10 ساز بنوازد کار خوبی نیست. زیرا تعدد سازها مهم نیست، بلکه هنرجو باید آموزش یک ساز را فرا بگیرد و آن را ادامه بدهد تا به عالیترین سطحش برسد. در ایران هر کسی 8 ماه از یادگیریِ موسیقیاش بگذرد خودش سراغ درس دادن به دیگران میرود. برای همین هم فقط در شهر تهران 850 آموزشگاه موسیقی وجود دارد و سوالی که ذهن من را درگیر کرده این است که چگونه به این آموزشگاهها مجوز فعالیت میدهند.
✅به دنبال بیکار کردن کسی نیستم ولی اوضواع موسیقی بد است و جوانان ایرانی گناه دارند. اگر با یک برنامهای 5 ساله اوضواع موسیقی حل شود جوانان میتوانند در فستیوالهای موسیقی شرکت کنند و به درجات بالایی برسند. گاهی در یک کلاس دانشگاهی در ررشته موسیقی 40 نفر نشستهاند و از میان آنان تنها 10 نفر موسیقی کار کردهاند. برای ورود به دانشگاه های موسیقی باید آزمون عملی برگزار شود و این آزمون هم نه برای قبول یا رد کردن دانشجویان که برای تعیین سطح دانشجویان باید گرفته شود. متاسفانه در حال حاضر خیلی از دانشگاهها به خاطر مسائل مالی و هزینههایی که برایشان دارد این کار را نمیکنند.
✅در دانشگاه با تئوری سرکار دارید درصورتی که سالها باید موسیقی نواخت تا آن را یاد گرفت. تئوری تنها 10 درصد موسیقی را یاد میدهد بنابراین باید تجربه عملی کسب کرد. من که خود رهبری ارکستر و آهنگسازی انجام میدهم این کار را از زمانی که شروع به کار رهبری ارکستر کردم یاد گرفتم.
✅مانند این است که کتاب آشپزی بخوانم و از فردا آن را یاد بدهم بدون اینکه یک بار غذایی پخته باشم. از روی کتاب نمی توان موسیقی یاد گرفت. مشایخی افزود هشتاد درصد مطالبی که در دانشگاههای موسیقی به دانشجویان این هنر تدریس می شود بلا استفاده است و بسیاری از کسانی که از دانشگاههای موسیقی بیرون میآیند کم دانش هستند و نمیتوانند حتی یک ملودی صحیح و ساده بنویسند، ولی میتوانند درباره آن حرف بزنند.