موسیقی می تواند همچون ارتباطات کلامی برعملکرد مغز تاثیر بگذارد,موسیقی در سمت چپ مغز درست جایی که پردازش زبان هست درک می شود.
موسیقی حاوی انرژی است که علاوه بر مغز بر تمام بدن تاثیر می گذارد.فرد با شنیدن ریتم موسیقی سعی می کند حرکات بدن خود را با آن هماهنگ کند این هماهنگی حاصل نمی شود مگر اینکه مراکز عصبی حرکتی مثل (هسته های قاعده ای ,مخچه و نورون های حرکتی نخاع)با همدیگر تطابق و هماهنگی عملکرد داشته باشند که خود این امر در درمان بیماران مبتلا به اختلالات حرکتی مفید است.
افراد نیز هنگاهی که موسیقی می نوازند قسمت هایی از مغز آنها ,بخش شنیداری ,قسمت حافظه و بخشی که کنترل دستها را به عهده دارد در حین آموزش موسیقی تقویت می شود.
موزیک با اثر بر بخش هیجانی مغز (سیستم لیمبیک)باعث تنظیم و اداره احساسات فردی می شود و به علاوه برخی از مسائل فیزیولوژیک غیر ارادی مثل یاس , احساس درد ,فشارخون را تنظیم می کند.
موسیقی در فرد شنونده باعث تحریک واکنش های عاطفی و ذهنی فرد می شود همینطور در فرد نوازنده که خود نیز در ایجاد موسیقی فعال هست علاوه بر تحریک عواطف ,ارتباط جسم و ذهن او تقویت یافته وبه هماهنگی این ارتباط در بدن وی کمک می کند.